سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 39
بازدید دیروز : 3
کل بازدید : 42086
کل یادداشتها ها : 60
خبر مایه

موسیقی


طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

نگرانی دوستان واقعی بیت شریف حضرت امام خمینی (ره) این است که نکند سرنوشت سید حسن خمینی مانند پسرعمویش سید حسین خمینی بشود و دشمنان قسم خورده ایی که هم با امام خمینی (ره) مخالف هستند و هم با نظام جمهوری اسلامی ضدیت دارند ، از اسم و جایگاه ایشان حداکثر سوء استفاده را بکنند و در واقع به بهانه حمایت از سید حسن خمینی ، تلاش می کنند از حضرت امام خمینی (ره) انتقام بگیرند . لذا ضمن تأسف از اشتباهات مکرر سید حسن خمینی آرزو می کنیم ایشان هر چه زودتر صف بندیشان را از سران فتنه جدا بکنند .  

از آنجایی که در این رابطه آقای حسین شریعتمداری روشنگری بسیار بجایی کرده اند لذا به دوستان پیشنهاد می شود این مقاله را با دقت مطالعه نمایند .

 مقاله کیهان...


  

... برای کسانی که هنوز در شوک انتخاباتی هستند و با شک آزار دهنده ، به تعادل نرسیدند !

در صحبت های ابطحی نکات قابل تأملی بود برای کسانی که فریب سران فتنه را خوردند بخصوص کسانی که بیشترین اعتماد را به  میر حسین موسوی داشتند اما به خاطر دروغ های ایشان مبنی بر تقلب انتخاباتی و بعد آشکار شدن حقیقت ، خود را بازیچه هوس ها و خیانت های او دیدند و از این جهت  سرخورده و تحقیر شدند .

ایشان گفتند در زمان خاتمی که انتخابات برگذار شد تخلفات انتخاباتی زیادی اتفاق افتاد اما خاتمی اجازه نداد که اسم تقلب روی آن گذاشته شود و فقط باید گفت تخلفات انتخاباتی صورت گرفته . صرف نظر از عملکرد خاتمی که بشدت مورد نقد است اما این جمله بنظر صحیح می باشد که تعریفی که آن موقع برای تخلف و تقلب کردند منطقی باشد و آن تعریف این بود که اگر تخلفات انتخاباتی در سرنوشت انتخابات تأثیر بگذارد بصورتی که یک کاندیدا به ناحق بعنوان برنده معرفی شود در حالی که برنده نبوده این را می گویند تقلب انتخاباتی و اگر آمار این تخلفات به اندازه ایی نبوده که در سرنوشت انتخابات تأثیر گذار باشد و باعث جابجایی کاندیداها نشود به این صرفا گفته می شود تخلف انتخاباتی که تا حدودی در اکثر کشورها اتفاق می افتد و همانطور که همه می دانند در کشور ما نیز ممکن است تخلف انتخاباتی وجود داشته باشد اما درصد آن به حدی نبوده که باعث جابجایی کاندیداها بشود آنهم تا مرز یازده میلیون که خیلی بعید است و بعدا رسانه های خارجی هم به دروغ بودن تقلب اعتراف کردند و به قول ابطحی کلمه تقلب اسم رمز آشوب بود و متاسفانه عده ایی هم در این رابطه فریب خوردند اما اکثرا با گذشت زمان فهمیدند که تقلب انتخاباتی نبوده و همه اینها از قبل طراحی شده بوده برای براندازی جمهوری اسلامی .

دو کلمه حرف حساب : در فتنه ها آنچه نجات بخش است ، بصیرت است ، بصیرت .


  

این نکته را برای خاتمی و موسوی و کروبی که بدجوری در تئوری و عمل زدند به جدول نمی گویم بلکه برای آنهایی که هنوز برای این جریان نفاق سبز ، احیانا از سر سادگی پادویی می کنند می گویم :

خاتمی و طرفدارانش طی هشت سال فقط از جمهوریت نظام دفاع می کردند و می گفتند اسلامیت بدون جمهوریت به دیکتاتوری منتهی می شود و صرف نظر از مباحث نظری در این زمینه که به پارادوکس های نهفته در این ادعاها اشاره دارد که یکی از آن نظرات این است که « محصول اسلامیت اگر از حقیقت اسلام ناب محمدی(ص) برخواسته شده باشد هم متضمن جمهوریت واقعی خواهد بود و هم صد در صد مخالف دیکتاتوری می باشد. » اما طرفداران افراطی جمهوریت در سرشان سودای جدایی دین از سیاست را داشتند و مکررا در گفته ها و نوشته ها و روزنامه هایشان اظهار علنی هم می کردند که گاهی باعث نگرانی برخی نخبگان این طیف می شدند که نکند پروژه سکولاریزاسیون انقلاب اسلامی دچار افشاگری زود هنگام بشود و ناکام از رسیدن به هدف و مجبور به فرار بشوند و به قول معروف ، دست ما کوتاه و خرما بر نخیل.

آنها اگرچه منافقانه گاه گاهی از معنویت اسلام دم می زدند اما در دفاع از جمهوریت آنچنان با نظریات افراطی  می تاختند که از بیرون افتادن دم خروس غافل می شدند! لذا در بسیاری مواقع از اظهار علنی به حاشیه راندن اسلامیت نظام ابایی نداشتند و آنهایی که اهل نظر و بصیرت بودند از همان اول چهره ی این نومنافقین را بدون حجاب می دیدند و برای ما روشنگری می کردند که اینها همان سکولارهای نقاب دار هستند مواظب باشید فریب شعارهای اغواگرانه اینها را نخورید .

در حدیث شریف از پیامبراکرم(ص) آمده است که می فرماید « از زیرکی مومن بترسید چرا که او با نور الهی می نگرد. »

این مسئله غیر قابل انکار است که در دورانی که امور اجرایی و قانون گذاری در دست دوم خردادی ها بود چقدر سعی و تلاش کردند که اسلامیت نظام را به حاشیه برانند و در نهایت حذف کنند و اسناد فراوانی در این رابطه در سخنرانی هایشان و در روزنامه هایشان مضبوط و مکتوب است و آنچه که این روزها موجب باز شدن مشت آنها شد و تشت رسوایی آنها را از بام به زمین انداخت و مکنونات قلبی آنها را عیان کرد شعار سبزپوشان بود که در راهپیمایی روز قدس هم جهت با منافقین خارج از کشور به صراحت شعار «جمهوری ایرانی!!!» سرمی دادند ، نه - جمهوری اسلامی ایران .

آنچه بیشتر از همه آنها را رسوا کرد و نقاب از چهره ی آنها انداخت بخصوص برای افراد ساده لوح که باور نمی کردند جریان سبز ، یک فتنه خائنانه در پشت نقاب سبز می باشد ، پای بند نبودن سران فتنه سبز به همان قوانین جمهوریت بود که آنها حتی به حداقلی های قانون هم عمل نکردند و با آتش زدن اموال عمومی و رفتار های خشونت آمیز و پیروی از خط و ربطهای دشمنان خارجی این ملت ، ماهیت واقعی خود را بعنوان قانون شکن هایی خشونت طلب نشان دادند و تا توانستند برای خشنودی دشمنان قسم خورده کشورمان مانند اسرائیل کودک کش که هیچ آبرویی در جهان ندارد هم فاز و هم جهت شدند .

لذا آنها با قانون شکنی و تمکین نکردن به رأی ملت ، دروغ بودن دفاع از جمهوریت را اثبات کردند و از طرفی با آتش زدن مسجد و کشتن بسیجی ها و جوانان بی گناه و تکرار دروغ های بی اساس ، ضدیتشان را نیز با اسلامیت نظام به اثبات رساندن .

تازه رسیدیم به همان حرف های حکیمانه برخی افراد صاحب بصیرت که از اول می گفتند این قماش یک عده لائیک هستند که نه ایمان دارند که شیطان ببرد نه وطن دوست هستند که نگران سلطه بیگانگان باشند بلکه یک عده فرصت طلب و جاه طلب هستند که فقط به فکر چند روزه ی دنیای خودشان می باشند هر چند ذلیلانه و سازش کارانه با دنیای غرب.

آنچه گذشت مرور بخش کوچکی از تکرار تاریخ بود برای عبرت مجدد کسانی که به حوادث پیرامونی با دقت ، نظر می کنند و ته کار هم برای کسانی که در این آزمون الهی مردود شدند و جزء ریزش های انقلاب از آمار راسخون در انقلاب حذف   گردیدند ، اینها بخاطر ادعاهایی که طی سالیان گذشته داشتند و با شعار دفاع از جمهوریت و دموکراسی و کرامت انسان و آزادی بیان و شفاف سازی ، برای خودشان یک وجهه ی دموکرات ساخته بودند اما از آنجایی که بی ریشه بودند با این بازی کودکانه و لج بازی که بر سر انتخابات براه انداختند برای همیشه از چشم ملت ایران افتادند در واقع تمام نفاق و مکنونات قلبی خودشان را برای همیشه در پیشگاه ملت مسلمان ولایت مدار رو کردند .

اکنون باید برای آنهایی که دیر باورند و خواب سنگینی دارند و همه کسانی که با اسلامیت نظام مخالف هستند و مسجد آتش می زنند  با صدای بلند مجددا این حدیث شریف نبوی را بخوانیم که :

« الاسلام یعلوا و لا یعلا علیه »  اسلام بر همه چیز برتری دارد و هیچ چیزی بر آن برتری نمی یابد .


  

عید شما مبارک - اگر فردا عید نشد حتما تقلب شده . میرحسین موسوی

بنقل از یک منبع آگاه از وضعیت کواکب فردا عید فطر می باشد و طبق اطلاع یک منبع آگاه از ستاد میرحسین ، رئیس سبزها اعلان نموده اگر فردا را بعنوان عید اعلان نکنند حتما تقلب شده و برای آتش زدن هر چی سطل آشغال هم که شده از همکاری با اراذل و اوباش دریغ نکنید. 


  
 شجریان         

از وقتی که برخی هنرمندان بخاطر اختلاف داخلی صرف نظر از کم و کیف آن به بیگانگان و دشمنان قسم خورده این ملت پناه بردند معلوم شد که اینها در این آزمون بزرگ هنری مردود شدند و در واقع آن تعریفی که برای هنر اصیل  می کردند این اشخاص هنوز با آن فاصله ها دارند .

آنجوری که اهل معنا ازهنر واقعی تعریف می کنند ، هنر را یک مقوله الهی می دانند و هنرمند را کسی میدانند که در مسیر الهی و نشان دادن جلوه های الهی سیر می کند و هرچه در این مسیر بیشتر رنگ الهی بگیرد به معنا و حقیقت هنر نزدیکتر شده اند .

ما در این مقال نمی خواهیم به آن هنر متعالی و آسمانی بپردازیم که شرح و تفسیر آن را باید از اهلش شنید که آنها هنرمندان حقیقی هستند که از انسان زمینی فراتر رفتند و به مقام انسان الهی رسیدند ، آنچه ذهن ما را بخود مشغول کرده تعجب از کسانی است که یک عمری نام هنرمند را مصادره کرده اند و به بهانه های واهی و با اشاره دشمنان این ملت ، خیلی ارزان هنرشان را به پای آنها نثار می کنند !!!

شاید اینهم از کم تجربه بودن اهالی هنر و موسیقی ایران  در عالم سیاست باشد .

آقای محمد رضا شجریان نه من و نه هیچ ایرانی دوست ندارد ببیند هموطن هایمان  اعم از هنر مند و غیر هنرمند ( اگرچه به قول یک هنرمند خوش ذوق ، ایرانی ها همگی هنرمند هستند ) در دام اجنبی گرفتار شده باشد اما درس گرفتن از تجربه ها ی تاریخی خیلی جاها بکار می آید و یکی از آن تجارب رفتاری است که انگلیسی ها با وطن فروشان داشته اند مانند آنچه بر سر رضا خان و پسرش آوردند !!!   و قس علی هذا .

قسمت غم انگیز و مهم داستان این نکته است که برخی دوستان وطنی !!! برای رسیدن به اهداف حزبی خودشان حاضرند از این بذل و بخشش ها بکنند و برای رسیدن به هدف نامشروعشان از قربانی کردن  امثال شما هم دریغ نمی کنند و خرج کردن از هنر و هنرمند در بازی های سیاسی سکه رایج آنهاست!!!

آقای شجریان منظور شما از شعار مرگ بر دیکتاتور چیست ؟!

آقای شجریان به این سئوال واقع بینانه پاسخ بدهید که چرا هنوز عده ایی از مفهوم آزادی نسخه غربی آنرا جستجو می کنند ؟! و چرا برخی ها با شعار آزادی به دنبال اباحیگری و اومانیسم لائیسیته که منجر به نیهیلیسم و پوچ انگاری می شود را دنبال می کنند ؟!

آیا شما از آزادی هایی که تاکنون از آن برخوردار بودید احساس کمبود می کردید یا دچار جو زدگی اغتشاشات عوام فریب شدید ؟! اما اگر منظور شما از آزادی همان چیزی است که در غرب به آخر خطش رسیده اند ؟! بهتر است بدانید در آزمون وطن دوستی و بالاتر از آن آزمون هنر معنوی به مشکل جدی خورده اید .

آقای شجریان شما با دعای ربنایی که سی سال قبل تلاوت کردید گوشه ایی از هنر نمایی معنوی را به اجرا در آوردید و امیدواریم با رمضان مبارکی که در پیش است با تعمق در همان آیات به عمق بخشی هنر معنوی بیفزایید .

رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنتَ الْوَهَّابُ


  
حب به ریاست چه کار که نمی کنه !!!                        کمی تفکر شاید راه را پیدا کنی !

شیخ ساده لوح یا نمی داند که اطرافیانش چطوری او را به بازی گرفته اند یا می داند ولی سر پیری از معرکه گیری خوشش می آید !!!

معمولا افراد ساده لوح خوراک خوبی برای سرگرمی افراد شارلاتان هستند بخصوص که فرد ساده لوح حس خود بزرگ بینی هم داشته باشد و یک کمی هم احساس شکست را تجربه کرده باشد - آنوقت خر بیار و باقالی بار کن .

می گویند در حالت بیهوشی انسان نمی تواند از خودش دفاع کند و در حالت مستی هم نمی داند خیر و شرش در چیست اینجاست که اطرافیان اگر وجدان داشته باشند باید مراقب او باشند تا آسیبی به خودش و دیگران نزند اما  امان از افراد شرور منفعت طلب که بجای کمک به یک فرد آسیب دیده یا نیازمند دور او را یگیرند و با تمسخر و به قول امروزی ها او را سر کار بگذارند و بجای آرام کردن او به او بگویند تو یک قهرمانی و الی آخر ... اینجاست که با حس قهرمانی از او بعنوان یک گلادیاتور حد اکثر بهره برداری را می برند !!!

و اما اگر آقای کروبی بفکر آبروی خودش می باشد و کمی هم به فکر آخرتش هست با توجه به سن و سالش که کم کم باید به دعوت حضرت عزرائیل لبیک بگوید اول باید افراد شروری که در بیت او لانه کرده اند را از خود دور کند و با یک حرکت انقلابی افراد شرور را ناکام کند تا مجالی برای درست اندیشیدن و عاقلانه عمل کردن بیابد .

بنابراین بجای گفتن انالله و انا الیه راجعون برای تحریک جوانان و بازی با احساسات آنها و صدور مکرر بیانیه های احساسی بهتر است برای آن لحظه ایی که دیگران در غم شما آیه استرجاع می خوانند بیندیشی که آن لحظه دور نیست که نزدیکان زیر تابوتت بگویند لااله الالله ولی همین دوستانی که برای برهم زدن آرامش جامعه الله اکبر می گویند برای حفظ پرستیژ خودشان در مشایعت شما حاظر نیستند یک بار بلند بگویند لااله الالله !!!

دو کلمه حرف حساب شنیدن از مخالف مشفق بهتر است از صد کلمه حرف ناحسابی اطرافیان فرصت طلب .


  

آیا وقت آن نرسیده که نظام جمهوری اسلامی ایران تکلیفش را که همان مطالبات برحق مردمی است را با پایگاه های دشمن مشخص کند؟

آیا بعد از اینهمه دروغ پراکنی شبکه  فارسی بی بی سی و بستر سازی آشوب های اخیر و سرویس دادن به جریان برنداز و حمایت از حرکت های پوپولیستی به روش  شعبان بی مخ ها ، باز هم به این ها مجال فعالیت داده می شود ؟!

آیا مسئولین نظام با این شبکه های فتنه برخورد خواهند کرد یا طبق فرمایش حضرت امام (ره ) در جایی که مسئولین کوتاهی کنند خود مردم باید تصمیم بگیرند ؟

اگر ما می خواهیم جامعه سالم و بدور از آشوب و فتنه داشته باشیم و آزادی های قانونی را هم رعایت کنیم و همه با هم به ساختن کشور مشغول شویم ، قطعا یکی از کارهای لازم برخورد جدی با شبکه های فتنه که درراستای استکبار جهانی در داخل کشور فعالیت می کنند می باشد .

اکنون بعد از این پیروزی و موفقیتی که نصیب ملت ایران شده و با خلق حماسه بزرگ 22خرداد و بوجود آمدن روحیه نشاط  و انگیزه بالا در مردم عزیز کشورمان ، می باید از فرصت های بدست آمده حداکثر استفاده را در جهت آبادانی و ساختن کشور بکار بگیریم و از هدر دادن فرصت و زمان بدست آمده در مسیر خواست دشمنان این نظام و ملت جدا پرهیز نماییم .

فعالیت شبکه فارسی بی بی سی . 

مطلب مرتبط . 


  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ